درد دل دارم و دوا این است


عشق می بازم و هوا این است

در خرابات باده می نوشم


عمل خوب بی ریا این است

خوش بلائیست عشق بالایش


راحت جان مبتلا این است

از غم دی و غصهٔ فردا


بگذر امروز و حالیا این است

جام دردی درد دل می نوش


که تو را بهترین دوا این است

رند مستیم و جام می بر دست


قصهٔ ما و حال ما این است

مجلس ذوق نعمت الله است


جنت ار بایدت بیا این است